راهبردهای جدید محور مقاومت؛ تیرهایی که باید به سنگ بخورد!
سرزمین پارسی در مقابل بسیاری از دسیسههای هیولای سرمایهداری ایستاده است. اینروزها بزرگ سرمایهداران جهان که حال و روز چندان خوشی نیز ندارند، در حال پرتاب کردن آخرین تیرهای در ترکش خود بهسوی ایران هستند.
به گزارش جهان، محور مقاومت در یک سال گذشته مورد هجمهای بیسابقه قرار گرفته است. ایران بهعنوان بازوی اصلی این محور شاهد بیسابقهترین تحریمهای اعمال شده علیه یک ملت؛ سوریه مواجه با دسیسههایی شیطانی برای سرنگون ساختن دولت «بشار اسد» و حزبالله همچنان شاهد طرحهایی برای خنجر زدن از پشت سر است.
ارتجاع فاسد عربی، اسلام سکولاریزه شده ترکی و اسلام متحجر تکفیری در کنار دو کانون اصلی شیطان یعنی ایالات متحده و اقمارش و رژیم اشغالگر، دست به اتحادی عیان و آشکار برای شکستن این محور زدهاند. درحالی که عراق نیز در آستانه پیوستن به این حلقه قرار گرفته است، شکستن حلقه سوریه میتواند باعث عقبگردی مهم در محور مقاومت شود.
از پسِ چنین حادثهای است که نقش استراتژیک ایران در معادلات خاورمیانه کم میشود و حزبالله لبنان یکی از اصلیترین پشتیبانهای خود را از دست میدهد. بدین ترتیب راه برای تحقق آرزوی دیرینه از نیل تا فرات اسراییلی فراهم میشود. به نوشته پنجره در چنین شرایطی است که باید راهبردهای تازه پایداری تدارک دیده شود:
1. سرزمین پارسی در مقابل بسیاری از دسیسههای هیولای سرمایهداری ایستاده است. اینروزها بزرگ سرمایهداران جهان که حال و روز چندان خوشی نیز ندارند، در حال پرتاب کردن آخرین تیرهای در ترکش خود بهسوی ایران هستند.
تحریمهای فلجکننده راهبرد جدید آنها در این مسیر است. در برابر چنین راهبردی، اقتصاد مقاومتی راهبرد مقابله به مثل ایران است. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی برای مواجهه با تحریمهای فلجکننده است که میتواند راه را برای عبور از شرایط جدید پیش پای ایران قرار دهد.
2. سوریه بیش از هر چیز گرفتار یک جنگ روانی تبلیغاتی تمامعیار است. ایالات متحده و اقمار آن تحمل حضور در جنگ با سوریه را نخواهند داشت. دولت ترکیه از پشتیبانی ملی برای ورود به چنین عرصهای برخوردار نیست و حضور چندماهه سردمداران این کشور در نوک پیکان هجمه علیه سوریه، تبعات سنگینی برای آنها و نقش منطقهای ترکها داشته است. اعراب نیز جربزه و جسارت ورود به چنین جنگی را ندارند.
آنچه در این زمینه تدراک دیده شده است، آموزش و تجهیز گروههای تروریستی تکفیری و اعزام آنها به داخل سوریه برای برهم زدن نظم و امنیت ملی است تا از پی آن، از به هم پیوستن این گروهها با یکدیگر و با مخالفان داخلی، زمینه برای سرنگون ساختن دولت بشار اسد فراهم شود. آنچه بستر چنین اقداماتی را فراهم ساخته است، جنگ روانی و تبلیغاتی رسانههای غربی - عربی - صهیونیستی با همکاری گروههای تروریستی است.
از پی این جنگ روانی، درکی نادرست از وقایع سوریه در جهان بهویژه جهان اسلام و جهان عرب شکل گرفته است که باعث موضع حقبهجانب شیاطین برای پیشبرد دسیسههای خود در سوریه شده است. بیتردید مهمترین راهبرد برای مواجهه با این شرایط، تلاش برای زدودن تصویر ساختهشده توسط رسانههای جنگ از اذهان مردم است. با چنین اتفاقی است که بسترهای اقدامات و گامهای بعدی از بین میرود و مردم سوریه میتوانند در مسیری گام بردارند که خود میخواهند.
3. شرایط فعلی برای حزبالله لبنان، شرایط پیش از طوفان است. حزبالله باید از همین روزها در تدارک آمادگی برای مواجهه با طوفان باشد و در این مسیر توجه به پیوستگیهای داخلی و ملی در کنار قدرت نظامی و اطلاعاتی لازم و ضروری است.
انتخاب راهبرد درست و اجرای مناسب آن، کلیدیترین عنصر در پیشبرد اهداف محور مقاومت در ماههای آتی است. از این منظر آموزش همگانی برای استفاده از همه پتانسیلهای محور مقاومت ضروری است.
ارتجاع فاسد عربی، اسلام سکولاریزه شده ترکی و اسلام متحجر تکفیری در کنار دو کانون اصلی شیطان یعنی ایالات متحده و اقمارش و رژیم اشغالگر، دست به اتحادی عیان و آشکار برای شکستن این محور زدهاند. درحالی که عراق نیز در آستانه پیوستن به این حلقه قرار گرفته است، شکستن حلقه سوریه میتواند باعث عقبگردی مهم در محور مقاومت شود.
از پسِ چنین حادثهای است که نقش استراتژیک ایران در معادلات خاورمیانه کم میشود و حزبالله لبنان یکی از اصلیترین پشتیبانهای خود را از دست میدهد. بدین ترتیب راه برای تحقق آرزوی دیرینه از نیل تا فرات اسراییلی فراهم میشود. به نوشته پنجره در چنین شرایطی است که باید راهبردهای تازه پایداری تدارک دیده شود:
1. سرزمین پارسی در مقابل بسیاری از دسیسههای هیولای سرمایهداری ایستاده است. اینروزها بزرگ سرمایهداران جهان که حال و روز چندان خوشی نیز ندارند، در حال پرتاب کردن آخرین تیرهای در ترکش خود بهسوی ایران هستند.
تحریمهای فلجکننده راهبرد جدید آنها در این مسیر است. در برابر چنین راهبردی، اقتصاد مقاومتی راهبرد مقابله به مثل ایران است. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی برای مواجهه با تحریمهای فلجکننده است که میتواند راه را برای عبور از شرایط جدید پیش پای ایران قرار دهد.
2. سوریه بیش از هر چیز گرفتار یک جنگ روانی تبلیغاتی تمامعیار است. ایالات متحده و اقمار آن تحمل حضور در جنگ با سوریه را نخواهند داشت. دولت ترکیه از پشتیبانی ملی برای ورود به چنین عرصهای برخوردار نیست و حضور چندماهه سردمداران این کشور در نوک پیکان هجمه علیه سوریه، تبعات سنگینی برای آنها و نقش منطقهای ترکها داشته است. اعراب نیز جربزه و جسارت ورود به چنین جنگی را ندارند.
آنچه در این زمینه تدراک دیده شده است، آموزش و تجهیز گروههای تروریستی تکفیری و اعزام آنها به داخل سوریه برای برهم زدن نظم و امنیت ملی است تا از پی آن، از به هم پیوستن این گروهها با یکدیگر و با مخالفان داخلی، زمینه برای سرنگون ساختن دولت بشار اسد فراهم شود. آنچه بستر چنین اقداماتی را فراهم ساخته است، جنگ روانی و تبلیغاتی رسانههای غربی - عربی - صهیونیستی با همکاری گروههای تروریستی است.
از پی این جنگ روانی، درکی نادرست از وقایع سوریه در جهان بهویژه جهان اسلام و جهان عرب شکل گرفته است که باعث موضع حقبهجانب شیاطین برای پیشبرد دسیسههای خود در سوریه شده است. بیتردید مهمترین راهبرد برای مواجهه با این شرایط، تلاش برای زدودن تصویر ساختهشده توسط رسانههای جنگ از اذهان مردم است. با چنین اتفاقی است که بسترهای اقدامات و گامهای بعدی از بین میرود و مردم سوریه میتوانند در مسیری گام بردارند که خود میخواهند.
3. شرایط فعلی برای حزبالله لبنان، شرایط پیش از طوفان است. حزبالله باید از همین روزها در تدارک آمادگی برای مواجهه با طوفان باشد و در این مسیر توجه به پیوستگیهای داخلی و ملی در کنار قدرت نظامی و اطلاعاتی لازم و ضروری است.
انتخاب راهبرد درست و اجرای مناسب آن، کلیدیترین عنصر در پیشبرد اهداف محور مقاومت در ماههای آتی است. از این منظر آموزش همگانی برای استفاده از همه پتانسیلهای محور مقاومت ضروری است.